دربارۀ کتاب «مقدمه‌ای بر گرافیک‌دیزاین» نوشتۀ فرشید مثقالی

اگر علاقه‌مند هستید تا گرافیک را از دریچۀ تجربه و دانشِ یکی از باسابقه‌ترین طراحان گرافیک ایران بشناسید، نمی‌توانید این کتاب را نادیده بگیرید. حتی اگر منتقد طراحی گرافیک همین کتاب باشید.

در روزافزونیِ اشتیاق‌های گرافیکی، آنچه به گفتۀ نگارندۀ کتاب، مهجور و محدود باقی مانده، آشنایی با تعریف و مفاهیم کلیِ گرافیک‌دیزاین است. بدون آشنایی با این مفاهیم، برای بسیاری از علاقه‌مندان، گرافیک‌دیزاین تنها در سطح نرم‌افزارهای گرافیکی باقی می‌ماند و عمقی نمی‌یابد. حاصل چنین نگرشی، کارهایی است کلیشه‌ای، کم‌مایه، بی‌هدف و بی‌توجه به محتوا و مخاطب.
با توجه به این نکته، کتاب «مقدمه‌ای بر گرافیک‌دیزاین» اندوخته‌ای از سال‌ها آموختن و به‌کاربستنِ فرشید مثقالی است که مفهوم، تعریف و مفاهیم کلی «گرافیک‌دیزاین» را مقدمه‌وار برایتان روشن می‌کند.

کتاب با آشناسازیِ خواننده با مفهوم دیزاین و انواع آن و نیز تعریف «گرافیک دیزاین» آغاز می‌شود و سپس در فصل‌هایی کوتاه، فرایند و جریان کلی دیزاین را با نمونه‌هایی تصویری توضیح می‌دهد. جریانی که از درک محتوا و پیام می‌آغازد و پس از جمع‌آوری و تحلیل و اولویت‌بندی داده‌ها به ایده و عمل خلاقانه می‌انجامد. جریانی مرکب از منطق و خلاقیت.

فرشید مثقالی؛ تصویرگر نوگرا و گرافیست مولف - ایرنا

طیف کار گرافیک

دربارۀ میزان آمیزش منطق و خلاقیت در گرافیک، مبحثی قابل‌توجه در کتاب مطرح می‌شود با عنوان «طیف کار گرافیک». طیفی که گرافیک، بسته به محتوا و مخاطب، از یک‌سو به ریاضیات و در دیگر سو به نقاشی میل می‌کند. طیفی که یک‌سوی آن منطق و محدودیت و سوی دیگرش هنر و آزادی است. طیفی گسترده که از تابلوی علائم راهنمایی تا پوسترهای هنری را در برمی‌گیرد.

مواد لازم برای طرح نهایی

در بخشی دیگر از کتاب، «مواد لازم برای طرح نهایی» بررسی می‌شوند:
نوشته، تصویرسازی، عکس، شکل، فرم و رنگ.
سپس برای آمیختن این موارد در طرح نهایی، ارکانی مانند:
نسبت‌ها، تعادل، ریتم، تکیه و یکپارچگی
توضیح داده می‌شوند.

تشکیلات گرافیکی

ازآن‌رو که نویسنده معتقد است که گرافیک، کاری گروهی است و همۀ‌ گرافیست‌ها دارای توانایی‌های برابر نیستند، بخش پایانی کتاب خلاصه‌وار به معرفی اعضای ایده‌آل یک گروه گرافیکی می‌پردازد: مدیر هنری گرافیک‌دیزاینر، تایپوگرافر یا خطاط، عکاس، تصویرساز و گرافیست اجرایی.

کتاب مقدمه ای بر گرافیک دیزاین اثر فرشید مثقالی | ایران کتاب

جلد کتاب، اثر حسین فیلی‌زاده است. جلدی بسیار ساده. روی جلد، عنوان نقره‌ای بر زمینه‌ای سرخ نقش بسته و پشت جلد، تصویری مربع و سیاه‌وسفید از مؤلف به همراه متن پشت جلد است. این انتخاب شاهدی عملی برای موضوعی است که در کتاب بر آن تأکید شده است:

گرافیک دیزاین همیشه در خدمت یک مقصود است.

 گرافیک، میدان به‌رخ‌کشیدن همۀ هنرها و مهارت‌های گرافیست نیست. این نکته برای گرافیست‌ها و سفارش‌دهندگان، بسیار حیاتی است که گاهی بهترین ایده‌ها و راه‌حل‌ها در سادگی پنهان شده است و زیبایی سادگی را، دست‌کم به‌عنوان یکی از راه‌حل‌ها نباید دست‌کم گرفت. چراکه وسوسۀ نوآوری در مواردی مانعی جدی برای خلاقیت و  بی‌توجهی به سادگی است.

نقل‌قول‌هایی از کتاب:

به‌طورکلی، دیزاین بخشی از فعالیت روزانۀ انسان است.


همه دیزاینر هستند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه.


گرافیک دیزاینر یعنی یک مسئله‌حل‌کن خلاق.


گرافیک دیزاین یعنی خلق و سامان دادنِ یک سلسله عوامل تصویری برای بیان یک مفهوم یا پیام و یا اطلاعات در جهت هدفی مشخص و معین.


گرافیک دیزاین تلفیقی از منطق و خلاقیت است.


بسیاری از نقص‌هایی که در کارهای گرافیک امروز ما و جود دارند،‌ ناشی از عدم درک پیام است. بسیاری از گرافیک‌دیزاینرها سعی در درک پیام ندارند و آن را شناسایی و بررسی نمی‌کنند و یا به‌دلخواه خود آن را تفسیر می‌کنند. درواقع، یک تفسیر شخصی و ذهنی از پیام و مخاطب می‌سازند تا بتوانند کاری را که به آن علاقه‌مندند انجام دهند و هر نوع اطلاعات برای آن‌ها بهانه‌ای است که بتوانند کاری را که میل دارند انجام دهند و چندان عنایتی به اصل اطلاعات ندارند.


ایده یعنی فکری پیدا کنی که بتواند محتوا را به خلاصه‌ترین شکل بیان کند.


وقتی می‌گوییم ایده، منظورمان فکر تصویری است.


ایده یعنی پیداکردن فکری که نزدیک‌ترین بیان تصویری در جهت ارائۀ محتوا و درک مخاطب باشد.


اگر شما بهترین فکرها را پیدا کنید اما در حیطۀ فرهنگی و فکری مخاطب شما نباشد، عمل ارتباط که مقصود جریان اعلای گرافیک دیزاین است انجام نخواهد شد و درنتیجه، مقصود ما خنثی و بی‌اثر باقی خواهد ماند.


هر کار گرافیک آمیخته‌ای از ضرورت و خلاقیت هنری است.


هرچه تعداد بیننده بیشتر باشد، اطلاعات بایستی روشن‌تر باشد. هرچه تعداد مخاطبین کمتر و نوع آن‌ها خاص‌تر باشد، آزادی خلاقانۀ طراح بیشتر می‌شود؛ بنابراین تعداد مخاطبین، میزان ضرورت روشن بودن اطلاعات را تعیین می‌کند.


میزان آزادی طراح و یا محدودیت او بنا به نوع پیام و نوع مخاطب، طیفی از کار را به وجود می‌آورد یک سر این طیف در ضرورت کامل قرار دارد و سر دیگر آن در هنر.
یک سر طیف به‌ضرورت در حد ریاضیات نزدیک است، مثل فرم‌های بانکی، قبض آب و برق، یا علائم رانندگی؛ و سر دیگر طیف، به هنر در حد نقاشی، یعنی چیزی کاملاً شخصی و مستقل از مخاطب با امکانات نامحدود.


شروع کار با کامپیوتر مثل زهری است که عمل دیزاین را می‌کشد.


تکیه به نقطۀ ‌جذب اولیه اطلاق می‌شود که مخاطب را در وهلۀ اول به خود جذب کرده و پس از جذب اولیۀ مخاطب،‌ او را به اجزای دیگر راهنمایی می‌کند. اگر همۀ اجزا ارزشی برابر داشته باشند، در یک مسابقۀ منفی برای توجه قرار می‌گیرند، یعنی مخاطب نسبت به همۀ اجزاء بی‌توجه و خنثی می‌ماند. بی‌توجهی باعث اغتشاش فکر مخاطب می‌شود و نمی‌گذارد که او مقصود کار را به‌راحتی دریابد. این امر بدان معنا نیست که همۀ کارها دارای چنین نقطۀ ورودی هستند، چون وجود آن بستگی به نوع ارتباطی دارد که ما در نظرمان است.


ناظر همیشه در جستجوی یکپارچگی است.


یکپارچگی، مقیاس نهایی کار است.


یکپارچگی، در یک سنخ قرار داشتن اجزا و کل کار در خدمت یک معنای معین است.


اجزا با یکدیگر کار می‌کنند تا هدف نهایی را بیان کنند. یک نوع دادوستد ارگانیک و کارا میان اجزا برقرار است.


[یکپارچگی] به معنای یکسانی اجزاء نیست که به عدم جذابیت کل کار منتهی می‌شود،‌ بلکه همسویی با تنوع اجزاء است.


گرافیک در بنیاد یک کار گروهی است. گو اینکه استودیوهای زیاد تک‌نفره و یا چندنفره وجود دارند که یک دیزاینز اصلی و چند همکار اجرایی آن را تشکیل می‌دهند، ‌ولی کار گرافیک در مقیاسی وسیع کاری است گروهی؛ زیرا همۀ گرافیست‌ها داری توانایی‌های برابر نیستند. کسی که در ایده نیرومند است ممکن در اجرا چندان توانا نباشد …


 

5 پاسخ

  1. سلام آقای عباسی گرامی
    ممنونم برای این معرفی جامع و گیرا
    معرفی‌های‌تان چنان جذاب است که حتی من که از دنیای گرافیک فرسنگ‌ها دور هستم، علاقه‌مند شده‌ام کتاب را مطالعه کنم.

    “نمی‌توانید این کتاب را نادیده بگیرید. حتی اگر منتقد طراحی گرافیک همین کتاب باشید.”
    نقل قول‌ها هم عشوه‌گری خودش را دارد.
    خلاصه این که طبق معمول سنگ تمام گذاشته‌اید.
    کارتان عالی‌ست.👌👌👌

    سال‌ها پیش کتابی را خواندم و بعد از آن، تحلیل کتاب و معرفی آن را پیدا کردم.
    کتاب اصلی بی‌نظیر بود و من بسیار خوشحال شدم که تحلیل و معرفی کتاب پس از مطالعه‌ی کتاب اصلی به دستم رسیده بود.
    چون در غیر این صورت ممکن نبود سراغ کتاب اصلی بروم😊

  2. به نام او
    سلام مرتضی جان.
    به‌به! چقدر روان و آراسته نوشتی.
    ممنون بابت نوشته‌ی خوبت.
    یادش بخیر، من با ماهی سیاه کوچولو، فرشید مثقالی را شناختم. هنرمندی که ادای هنرمند بودن را درنمی‌آورد، چون نیازی ندارد، او واقعاً هنرمند است.
    اتفاقاً کتاب «تایپوگرافی» او را با بدبختی پیدا کردم و به زودی می‌خوانمش.
    این نقل‌قول را هم خیلی دوست داشتم:
    « همه دیزاینر هستند، چه آگاهانه و چه ناآگاهانه.»

    امیدوارم همیشه سالم و سلامت و شاد باشی.

    1. سلام بنیامین جان
      لطف شماست.
      سپاسگزارم که خواندی و فرصت گذاشتی و درباره‌اش نوشتی.
      به شخصیت نسل اول گرافیک‌دیزاینرهای ایرانی بسیار علاقه‌مندم.
      پیشنهاد می‌کنم مصاحبۀ مفصل مثقالی را سایت آرته باکس تماشا کنی.
      با توجه به آنچه نوشتی فکر می‌کنم برای شما هم جذاب باشد.
      همچنین مصاحبۀ قباد شیوا را.
      باز هم سپاسگزارم و امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *